درس هایی از یک سریال و هشدار به جامعه ایران
سریال اخیر نتفلیکس تصویری هشداردهنده از زندگی یک نوجوان در پرتو غفلت اجتماعی و خانوادگی ارائه میدهد. این داستان، تنها یک درام نیست؛ آیینهای از بحرانهای در حال گسترش در جوامع غربی است که ممکن است به ایران نیز سرایت کند. داستان از آنجایی شروع می شود که پلیس به صورت ضربتی وارد خانه ای می شود و یک نوجوان را به جرم قتل بازداشت می کند. درهمان قسمت اول مشخص می شود که او قاتل است و سریال به دنبال چرایی این اتفاق است. در این مقاله، پنج عامل کلیدی که در شکلگیری خشونت این نوجوان نقش داشتند، بررسی شده و ارتباط آن با واقعیتهای جامعه ایران تحلیل میشود.
توجه: این مقاله به هیچ عنوان پیشنهادی برای تماشای این سریال نیست. صرفا بهانه ای برای پرداختن به مشکلات نوجوان امروزی است.
۱.عدم ارتباط قوی والدین
– وضعیت در سریال: نوجوان به دلیل غیبت عاطفی والدین (اشتغال شدید آنان)، احساس طردشدگی میکند. پدرخانواده حتی از رفت وآمد های پسرش اطلاع ندارد و مادر هم از جزئیات بی خبر است.
– واقعیت در ایران: با توجه به گسترش فضای مجازی و فعالیت نوجوان ها در آن و همین طور بازی های رایانه ای و مشغله والدین، بسیاری از نوجوانان ایرانی زمان بسیار کمی در روز با والدین گفتگوی معنادار دارند. اگر نتوانیم در منزل با بچه ها ارتباط موثر داشته باشیم، گرایش های آنان به شدت تحت تاثیر فضای بیرونی قرار خواهد گرفت.
۲. استفاده از محتوای غیر اخلاقی
– وضعیت در سریال: نوجوان در سریال بی پروا محتوای غیر اخلاقی را در صفحه شخصی اش در اینستاگرام منتشر می کند و ظاهرا جامعه ای نرا پذیرفته است. این محتواها تصورات تحریفشده از روابط انسانی در ذهن او ایجاد میکند.
– واقعیت در ایران: متاسفانه وضعیت بی چارچوب فضای مجازی در کشور باعث شده که محتوای غیراخلاقی به راحتی در دسترس همه باشد و حتی شاید ناخواسته با آن ها مواجه شویم. خصوصا نوجوانان که اهل کنجکاوی هستند ممکن است در دام این محتوا ها قرار بگیرند که اثرات مخرب بسیار زیادی دارد.
3. وقت گذرانی به بطالت
وضعیت در سریال: بیبرنامهگی روزانه، او را به سمت رفتارهای پرخطر سوق میدهد. در سریال نماهایی از قدم زدن بیهوده با دوستان در کوچه و خیابان را مشاهده میکنیم که تبدیل یک برنامه روتین شده بود. شاید اگر فعالیتی انجام می داد که در آن حس مفید بودن پیدا می کرد، باعث جلوگیری از این اتفاق بود.
– واقعیت در ایران: دیگر اتکا به برنامه های مدرسه کافی نیست. والدین باید به شیوه های گوناگون برنامه های متنوعی برای اوقات فراغت نوجوانان داشته باشند تا وقت آن ها هدر نرود.
4. نادیده گرفته شدن توسط دوستان و مربیان
وضعیت در سریال: معلمان مدرسه در ارتباط گیری با نسل جدید مفتضحانه عمل می کنند و عملا مدرسه صرفا محلی برای زندانی کردن دانش آموزان دیده می شود، حتی معلمان متوجه علائم هشدار (مثل نقاشیهای خشن) نمیشوند. بعد هم معلوم می شود که مقتول در مدرسه و در فضای مجازی رفتار خوبی با او نداشته و باعث می شود دیگران او را مسخره کنند.
واقعیت در ایران: بر اساس گزارش آموزش و پرورش، هر معلم به طور متوسط مسئول حدود 26 دانشآموز است که مانع توجه فردی میشود. معلمان و والدین باید مراقب رفتار و ارتباطشان با دانش آموزان و ارتباط دانش آموزان با هم باشند.
۶. روابط سرد اجتماعی و همسایهها
وضعیت در سریال: در قسمت آخر سریال شهری را شاهد هستیم که در آن هیچکس به فکر دیگری نیست بلکه بر زخم های خانواده قاتل می افزایند. تنهایی و انزوای خانواده در فضای سرد محله به شدت مشهود است.
واقعیت در ایران: سبک زندگی ما خصوصا در کلان شهرها، معماری ساختمان ها و فضای شهری به این شکل طراحی قطعا یکی از عوامل آشنایی زدایی میان همسایگان است.
نقطه اوج: محرومیت از محبت
تمامی این عوامل، نوجوان را به فردی تبدیل میکند که «درکی از ارزش زندگی انسانی» ندارد. اما عامل اصلی که او را به چنین شخصیتی تبدیل می کند محرومیت از محبت است. او در دنیای کودکیِ تحریفشده خود گیر کرده است، جایی که مرز بین واقعیت و خیال تار میشود. به صورتی که نوجوان درک درستی از جنایتی که رقم زده ندارد.
چرا این بحران به ایران مرتبط است؟
– اقتصاد خانوادهها: فشار معیشتی، والدین را مجبور به کار بیشتر و غفلت از فرزندان کرده است.
– تهاجم فرهنگی: گسترش محتوای غیراخلاقی در فضای مجازی بدون فیلتر کارآمد.
– ضعف نظارتی: عدم اجرای قوانین ردهبندی سنی در بازیها و فیلمها.
جمعبندی
خشونت نوجوانان، زنجیرهای از غفلتهاست که ریشه در خانواده، مدرسه و جامعه دارد. ایران امروز در آستانه مواجهه با این بحران است، اما نباید فراموش کرد که فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی در خانواده های ایرانی مانع بسیار یزرگی برای تبدیل شدن به جامعه ای مثل جوامع غربی است. تشکل های مختلف فرهنگی مثل بسیج و هیات و مساجد با محوریت روحانی متعهد انقلابی یکی از مهمترین عوامل حفظ فرهنگ ایرانی اسلامی است.